انگار همین چنـد روز پیش بود که یک عده مهنـدس نقشه‌بردار و عمـران آمدند و کلنگ پروژه‌ی بهسازی را زدند! چند روز بعد هم عده‌ای آمدند و روی دیوار مغازه‌ها با اسپـری رنگ یک سری عدد و رقم نوشتند و رفتند! قرار شده بود که مغازه‌ها و خانه‌های عقب‌نشینی کنند! عقب‌نشینی به نفع آنچه به آن بهسـازی می‌گفتنـد! حرف و حدیث بین مردم زیاد بود، اما بالاخره همه تن به این کار دادند و آخرین خانه‌ها و مغازه‌هایی هم که جسورانه در راه بهسازی ایستاده بودند، بالاخره عقب نشستند. خیابان‌ها فراخ شدند تا مردم بتوانند با سرعت بیشتری بتازند!!

حالا که کمی سرد و گرم روزگار را چشیده‌ام و چند جای دیگر به غیر از خسروشیرین را دیده‌ و در آنها زندگی کرده‌ام، پروژه‌ی بهسازی برایم غریب‌تر و غریب‌تر شده است! تا قبل از بهسازی، خسروشیرین به معنای واقعی یک روستـا بود، بخشی از سرحد، با هویت مشخص و معلوم که هنوز ساختار قدیم خود را حفظ کرده بود و همان کوچه‌هایی را که اجدادمان زمانی در آن زده بودند، به همان شکل قدیم داشت! بعد از بهسازی، اما، نه دیگر شبیه گذشته بودیم، و نه به آینده‌ای که می‌خواستیم به آن برسیم شباهت پیدا کردیم! ترکیب بی‌کیفیتی از مهندسی ضعیف، عجولانه و سرسری شده بودیم.

در مورد ساختـار شهرهای اصلی اروپـا می‌گویند که اگر کسی که دویست سال قبل فوت شده است، از گور برخیـزد، می‌تواند مسیر خانه‌اش را پیدا کند! گرچه این حرف از چاشنی اغراق بی‌بهــره نیست، اما واقعیتی هم در آن نهفته است! در اروپا، نمی‌توان به راحتی بافت‌های جا افتاده را تغییر داد؛ مثلا ساختمان‌هایی که صد سال از عمرشان می‌گذرد، غیر قابل تخریب هستند و صرفا امکان مرمت آنها وجود دارد!

شاید این ایـراد به من وارد باشد که با مهنـدسی عمران آشنایی ندارم، که البته انتقادی به جاست! هیچکدام از ما هم احتمالا مهندس بوردهای پیچیده‌ی کامپیوتری نیستیم، اما وقتی کامپیوترمان روشن نشود، دیگر احتیاج به مهندسی و مدارج بالا نیست؛ خیلی ساده می‌فهمیم که خراب است! وقتی موبایل‌تان به اینترنت وصل نمی‌شود، می‌فهمید ایرادی هست، و لازم نیست که متخصص شبکه‌های کامپیوتر و فیبـر نوری باشید!

ماجرای بهسازی خسروشیرین و خیلی موضوعات دیگـر هم از همین جنس است! یعنی شما لازم نیست که متخصص عمران باشید تا بفهمید که فلکه‌ای که وسط ده ساخته‌اند، یک ایـراد اساسی دارد؛ نه عبـور و مرور را ساده‌تر کرده، نه جلوه‌ای زیبـا به ده بخشیـده و نه کارکرد خاصی دارد؛ جز اینکه ۳۶۰ درجه خالص برای نشستن فراهم کرده که همگام با چرخش آفتاب در آسمان، می‌توان بر مدار آن چرخید و از تابش مستقیم آفتاب در امان بود! مورد دیگر ساخت‌وسازهای اخیـر در خسروشیرین مربوط به سالن چندمنظوره است! باور بفرمایید سال‌هاست به منظورهایی که پشت این آجرهای سه‌سانتی نهفته است فکر می‌کنم و به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسم! اینجا هم لازم نیست متخصص ترتبیت بدنی باشید تا متوجه شوید سازندگان این سالن از ساختِ آن احتمالا منظورهای زیادی داشته‌اند، اما فعالیت ورزشی جزء آن‌ها نبـوده است.

By جعـفر یعقوبـی

جعفر یعقوبی هستم. دانش‌آموخته سیاست و روابط بین‌الملل. سالهاست خسروشیرین را از دریچه‌ی دوربین به تصویر کشیده‌ و با کلام توصیف کرده‌ام. هر چه از خسروشیرین و این منطقه دورتر باشم، گویی نزدیک‌ترم و هرچه نزدیک‌تر، آرامتر. از گفتگو با تک‌تک مردم خسروشیرین، محمدآباد و شاهنشین لذت می‌برم و می‌آموزم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *