در این زندگی که گاهی به دیوارهایش تابلوهای تاریک یاس آویخته شده، ما به آدم‌هایی که می‌شناسیم، به دوستانمان، شاید اصلاً به غریبه‌ها، داستان و روایت مثبت بدهکاریم. دِین زندگی به گردنِ ما، روشنی و امیــد است. تاریکیِ یاس را باید به روشنی کلام و گرمای واژه روشن کنیم.

محمّـد مهرعلیـان در عنفوان جوانی ورزشکاری نمونه بود. در باشگاه نوید شهر آباده ورزش می‌کرد؛ در اوج جوانی و سلامتی. سخت تمرین می‌کرد و از کسانی بود که حضورش در باشگاه به تماشاچی‌ها انگیزه‌ی ثبت‌نام می‌داد. آقای غیور، مسئول باشگاه، به محمد به عنوان یکی از ثمره‌های مثبت باشگاه نگاه می‌کرد. واقعاً هم چنین بود. محمد از خوش‌فرم و هیکل‌ترین ورزشکاران باشگاه نوید در دهه‌ی هشتاد بود. بارفیکس که می‌زد انگار جاذبه‌ی زمین متوقف می‌شد.

حالا چند روزی است که محمد از میان ما رفته است. امیدوارم روحش قرین آرامش باشد.

از محمد یک فرزند ده‌ساله به یادگار مانده است.

By جعـفر یعقوبـی

جعفر یعقوبی هستم. دانش‌آموخته سیاست و روابط بین‌الملل. سالهاست خسروشیرین را از دریچه‌ی دوربین به تصویر کشیده‌ و با کلام توصیف کرده‌ام. هر چه از خسروشیرین و این منطقه دورتر باشم، گویی نزدیک‌ترم و هرچه نزدیک‌تر، آرامتر. از گفتگو با تک‌تک مردم خسروشیرین، محمدآباد و شاهنشین لذت می‌برم و می‌آموزم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *