سیــّد رحمت
سیـد پینهدوز تکیده و لاغـر بود و هنگام راه رفتـن گیوههایش به زمین کشیده میشد، گردنش گاهی به چپ و…
روستای خسروشیرین از دریچهی دوربین
سیـد پینهدوز تکیده و لاغـر بود و هنگام راه رفتـن گیوههایش به زمین کشیده میشد، گردنش گاهی به چپ و…
عروسیهایی که به موسم تابستان نمیخوردند، تا هنوز سرمای پاییز سوز نگرفته بود برپا میشدند. یکی از لذتها این بود…
روز شنبـه ۲۷ دیماه ۱۳۹۹ سه روستـای خسروشیرین، محمـدآباد و شاهنشیـن (فتحآبـاد) میــزبان پیکر شهدای گمنـام بودند. از تصاویـری که…
کافی بود دو دقیقه چشم ما دانشآموزان را دور ببینند تا دست به شیطنت بزنند و آتش بسوزانند! حالا که…
در میـانه تمام این هیاهوی موتورها، یک موتور بود که همیشه بدنه و صندلی چرمیاش برق میزد، باک بنزینش تمام…